تأملاتی در سنت‌های فکری اسلام

نقد فاروق بر این موضوع، ضرورت احیای مهارت‌های زبانی در عربی و فارسی را برای دسترسی مستقیم به عمق و تنوع سنت‌های فکری و فرهنگی اسلام برجسته می‌کند.

تأملات عمر فاروق) عمر فاروق – روزنامه‌نگار مستقر در اسلام‌آباد (در مورد سنت‌های فکری اسلام نگرانی عمیقی را آشکار می‌کند: بیگانگی روشنفکران معاصر مسلمان از زبان‌های کلاسیک علوم اسلامی—عربی و فارسی. این مانع زبانی نه‌تنها ارتباط مستقیم با میراث فکری اسلام را دشوار کرده، بلکه باعث شده است که نسل امروز کاملاً به منابع انگلیسی‌زبان متکی باشد، که بسیاری از آن‌ها ریشه در سنت فکری غرب دارند. 

فاروق معتقد است که این وابستگی به منابع غربی، روشنفکران مسلمان معاصر را در موقعیتی نامطمئن قرار داده است. از یک سو، درک آن‌ها از اسلام عمدتاً از طریق آثاری صورت می‌گیرد که در سنت‌های دانشگاهی غربی شکل گرفته‌اند، سنت‌هایی که خاستگاه‌شان در دوران استعماری بوده و اغلب از سوگیری‌های فرهنگی و تمدنی غرب تأثیر پذیرفته‌اند. از سوی دیگر، آن‌ها به ادبیات اسلامی در زبان اردو متوسل می‌شوند، که معمولاً به‌شکلی بیش از حد ساده‌سازی‌شده و ایدئولوژیک به اسلام می‌پردازد. 

نقد فاروق بر این موضوع، ضرورت احیای مهارت‌های زبانی در عربی و فارسی را برای دسترسی مستقیم به عمق و تنوع سنت‌های فکری و فرهنگی اسلام برجسته می‌کند. 

بیگانگی زبانی و پیامدهای آن 

فاروق معتقد است که عدم آشنایی با زبان‌های عربی و فارسی یکی از مهم‌ترین محدودیت‌های فکری اوست—یک ناتوانی که او را از مطالعه مستقیم متون اسلامی در قالب اصلی‌شان بازمی‌دارد. به گفته او، این فقط یک مشکل شخصی نیست، بلکه یک بحران در سطح نسل او، به‌ویژه در کشورهایی مانند پاکستان، محسوب می‌شود که بسیاری از روشنفکران و پژوهشگران آن‌ها برای درک اسلام به منابع ثانویه متکی هستند. 

فاروق اذعان دارد که اگرچه اردو تا حدی می‌تواند این خلأ را پر کند، اما بخش زیادی از عمق فکری اسلام در فرآیند ترجمه از بین می‌رود. او انتقاد می‌کند که اسلام در زبان اردو بیشتر به‌عنوان یک ایدئولوژی خشک ارائه شده و به یک چارچوب فقهی و الهیاتی تقلیل یافته است. در این روایت، اسلام نه به‌عنوان یک تمدن جهانی پویا و متحول، بلکه به‌عنوان مجموعه‌ای از اصول دینی ارائه می‌شود که از عمق تاریخی و پویایی فرهنگی آن غفلت می‌کند. 

اسلام از دیرباز تحت تأثیر تعاملات فرهنگی و فکری گوناگون شکل گرفته است. اندیشه‌های اسلامی نه‌تنها تحت تأثیر مباحث الهیاتی، بلکه در ارتباط با فلسفه، ادبیات، علوم و هنر توسعه یافته‌اند—همه این‌ها در قالب متون گسترده‌ای در عربی و فارسی ثبت شده‌اند. بدون آشنایی با این زبان‌ها، پژوهشگران مسلمان معاصر همچنان از این میراث عظیم دور خواهند ماند. 

مطالعات غربی و میراث استعماری 

یکی از پیامدهای عمده این بیگانگی زبانی، به گفته فاروق، وابستگی بیش از حد روشنفکران مسلمان به مطالعات غربی در مورد اسلام است. او معتقد است که مطالعات غربی درباره اسلام در ابتدا یک پروژه استعماری بوده که با هدف کنترل جوامع مسلمان شکل گرفته است. 

قدرت‌های استعماری مانند هلند، فرانسه و بریتانیا، در راستای تسلط بر سرزمین‌های اسلامی، نیاز داشتند تا دین، تاریخ، زبان و تمدن اسلامی را مطالعه کنند. اما این مطالعات اغلب با دیدگاهی مغرضانه همراه بود که اسلام را به‌عنوان یک سنت ایستا و واپس‌گرا معرفی می‌کرد. این تصویر، که در زمان استعمار شکل گرفت، همچنان بر مطالعات غربی درباره اسلام تأثیرگذار است. 

فاروق اذعان دارد که دانشگاه‌های غربی در دهه‌های اخیر رویکردهای خود را تغییر داده و امروزه بسیاری از پژوهشگران غربی دیدگاه‌های همدلانه‌تری نسبت به اسلام اتخاذ کرده‌اند. بااین‌حال، او هشدار می‌دهد که این تغییرات به‌تنهایی کافی نیستند. چارچوب‌های دانشگاهی غربی، حتی در بهترین حالت، همچنان اولویت را به روش‌های تحقیقاتی اروپایی می‌دهند و اغلب نمی‌توانند ماهیت پویای اندیشه اسلامی را به‌درستی درک کنند. 

نمونه‌ای که فاروق مطرح می‌کند، مطالعات حدیث در دوره استعمار بریتانیا در هند است. بسیاری از مستشرقان غربی در آن زمان، حدیث را به‌عنوان مجموعه‌ای از روایات تاریخی غیرقابل‌اعتماد تلقی کردند و ادعا کردند که این روایات مدت‌ها پس از پیامبر (ص) جمع‌آوری شده‌اند. امروزه برخی از پژوهشگران غربی به اهمیت نقل شفاهی در جوامع عربی اشاره کرده و اصالت حدیث را تأیید می‌کنند. اما فاروق معتقد است که این تغییر نگرش نباید مورد ستایش قرار گیرد. چراکه اگر پژوهشگران مسلمان صرفاً در واکنش به دیدگاه‌های غربی فعالیت کنند—ابتدا در دفاع از حدیث در برابر انتقادات مستشرقان و سپس در تمجید از پژوهشگرانی که آن را تأیید می‌کنند—آن‌ها همچنان به یک چارچوب فکری بیگانه وابسته خواهند بود. 

بحران وابستگی فکری 

فاروق استدلال می‌کند که این وابستگی فکری موجب شده است که نسل او نتواند اسلام را به‌صورت مستقل درک کند. آن‌ها از یک سو، به ادبیات غربی درباره اسلام متکی هستند که اغلب بر اساس مفاهیم شکل‌گرفته در دوران استعماری تنظیم شده است. از سوی دیگر، ادبیات اسلامی در زبان اردو به‌شکلی ایدئولوژیک و بنیادگرایانه ارائه می‌شود و از درک پویایی‌های تاریخی و فرهنگی اسلام غفلت می‌کند. 

او به آثار ادوارد سعید، متفکر فلسطینی مسیحی، اشاره می‌کند که در کتاب "شرق‌شناسی" نشان داده است که رسانه‌ها و محافل دانشگاهی غربی چگونه تصویری تک‌بعدی و تقلیل‌گرایانه از اسلام ارائه می‌دهند. سعید، که هم در زبان عربی و هم در ادبیات غربی مهارت داشت، استدلال کرد که مطالعات غربی درباره اسلام عمدتاً برای تأمین منافع سیاسی و ایدئولوژیک شکل گرفته‌اند، نه برای درک واقعی این دین. 

فاروق معتقد است که در دوران پس از ۱۱ سپتامبر، رسانه‌ها و دانشگاه‌های غربی با سرعت بیشتری به تولید آثاری درباره اسلام پرداخته‌اند که بسیاری از آن‌ها بازتابی از تصویر بنیادگرایانه‌ای است که در دوره استعمار شکل گرفت. این تصویر نه‌تنها تحت تأثیر سوگیری‌های غربی است، بلکه بازتابی از دیدگاه‌های گروه‌های بنیادگرای مسلمان نیز می‌باشد. این گروه‌ها، که در دوره استعمار بریتانیا ظهور یافتند، اسلام را به‌عنوان یک سنت ایستا و غیرقابل‌تغییر معرفی کرده‌اند، بدون توجه به پویایی‌های فرهنگی و تاریخی آن. 

راه پیش رو: بازیابی استقلال فکری 

فاروق در نهایت این پرسش را مطرح می‌کند که چگونه روشنفکران مسلمان می‌توانند از این وابستگی به روایت‌های غربی و تفسیرهای بنیادگرایانه داخلی رهایی یابند؟ او پیشنهاد می‌کند که کلید حل این بحران، احیای سنت‌های فکری اسلامی از طریق آموزش زبان و پژوهش مستقل است. 

 راهکارها: 

1. احیای آموزش زبان‌های عربی و فارسی 

   - دانشگاه‌های جهان اسلام باید برنامه‌هایی برای آموزش و مطالعه مستقیم متون کلاسیک اسلامی فراهم کنند. 

2. تشویق پژوهش‌های مستقل اسلامی 

   - پژوهشگران مسلمان نباید صرفاً به واکنش در برابر دیدگاه‌های غربی بسنده کنند، بلکه باید خود چارچوب‌های فکری جدیدی ایجاد کنند. 

3. برقراری پیوند بین اندیشه کلاسیک و مدرن 

   - برای درک بهتر اسلام، باید میراث علمی، فلسفی و فرهنگی آن را مجدداً بررسی و بازخوانی کرد. 

4. درک جامع‌تری از تنوع اسلامی 

   - اسلام به‌عنوان یک تمدن جهانی باید در قالب تمام اشکال تاریخی و فرهنگی خود مطالعه شود. 

نتیجه‌گیری 

فاروق بر این باور است که وابستگی به منابع غربی و تفاسیر بنیادگرایانه داخلی، مسلمانان را از درک جامع اسلام محروم کرده است. او خواستار احیای سنت‌های فکری اسلامی از طریق مطالعه مستقیم متون اصلی و پژوهش مستقل است. این تنها راه برای بازیابی استقلال فکری و کشف دوباره پویایی‌های تمدن اسلامی است.

https://thefridaytimes.com/04-Feb-2024/reflections-on-islam-s-intellectual-traditions

کد خبر 23933

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 8 =